خلاصه قسمت فصل پنجم جهشی در علم

آیا خدا یک مفهوم فرازمینی است؟  آیا ممکن است یکی از تمدن‌های فرازمینی در نقطه‌ای از جهان همانند ما به خدا اعتقاد داشته باشد؟

دین، یک موضوع انسانی قدیمی است و قدمت اعتقادات و باورهای الهی بر روی زمین به اندازه‌ی قدمت تمدن بشری است.

آیا همه‌ی گونه‌های موجوداتِ دارای هوش در جهان، برای زنده ماندن نیاز به دین دارند؟

ما پاسخ این پرسش را درباره‌ی موجودات فرازمینی تا زمانی که با آنها ارتباط برقرار نکرده باشیم نمی‌دانیم اما دانشمندان در روی زمین برای یافتن پاسخ این پرسش در جست‌و‌جوی نشانه‌هایی هستند.

«دب کلمان» روانشناس کودک، بر روی ذهن کودکان مطالعه می‌کند تا پاسخ ایم پرسش را بیابد که آیا ما با اعتقاد به خدا به دنیا می‌آیییم.

«Joshua Plotnik»، رفتارشناس حیوانات در تایلند مشغول انجام آزمایش‌هایی بر روی فیل‌ها است تا پاسخ این پرسش را پیدا کند که آیا مغزهایی به غیر از مغز انسان، ابزارهای ذهنی خاصی برای درک احساسات پیچیده‌ای مانند غم، اندوه یا حالات معنوی دارند؟

اما این امکان هم محتمل است که موجودات فرازمینی در سیر تکاملی خودشان، میلیون‌ها سال از ما جلوتر باشند. آنها ممکن است به نقطه‌ای رسیده باشند که در آن زیست‌شناسی و تکنولوزی با هم آمیخته شده باشد تا یک دینِ «پسابیولوژیکی»(post-biological) خلق کند که انسان هرگز به خواب هم ندیده. برای آزمایش این مورد،

«Ben Goertzel»، محقق هوش مصنوعی در حال ساخت ربات‌هایی است که بتوانند «تفکر الهی» و «معنوی» داشته باشند. برخی اعتقاد دارند اگر فرازمینی‌ها تا این حد پیشرفت کرده باشند، اکنون خدا را با علم جایگزین کرده‌اند! در این برنامه

«Max Tegmark»، کیهان‌شناس، از بسیاری از معادلات جهان به گونه‌ای پرده برمی‌دارد  که همه‌ی نادانسته ها را پوشش می‌دهد و هیچ جای خالی برای خدا باقی نمی‌گذارد. اما از طرف دیگر «مارسلو گلیزر» فیزیکدان نظری، این موضوع را به چالش می‌کشد.

او نظریه‌ی ماشین آینده که ادعا شده همه چیز را درباره‌ی حقیقت می داند، مردود می‌شمرد. موضوع این است که ما و هر موجود فرازمینی هوشمند دیگری، همیشه در جست‌و‌جوی دانش و علم خواهیم بود و ممکن است خدا همان پیوند میان ما و فرازمینی‌ها باشد.

 

 
آیا شانس واقعیت دارد؟ عامل «شانس» چگونه اتفاق می‌افتد؟ نقش عوامل تصادفی یا اتفاقی در جهان ما چیست؟

برخی از دانشمندان می‌گویند شانس موضوعی است که به علم آمار و احتمالات مربوط است…

اما دانشمندان دیگری بر این باورند که نیروهای پنهانی در کار هستند و عوامل تصادفی دائما بر هر بخشی از این جهان تاثیر می‌گذاراند؛ از ذرات کوانتومی تا «دی.ان.آ»ی موجود در سلول‌های ما.

جست‌و‌جو برای یافتن حقیقت عامل «شانس» ما را می‌برد به قمارخانه‌ها، زمین‌های گلف، بسکتبال، آزمایشگاه‌های ژنتیک و دنیای درون اتم‌ها.

در این برنامه به یک سفر علمی می‌رویم؛ سفری که به طور جدی درک شما را از قوانین طبیعت و کارکرد مغز انسان دگرگون می‌کند.

این سفر ما را به سوی پاسخ یک پرسش کلیدی راهنمایی می‌کند: آیا عامل شانس واقعیت دارد؟

 

 

آیا فقر ژنتیکی است؟  آیا افراد ثروتمند این شانس را داشته‌اند که در زمان و مکانی مناسب متولد شوند؟ آیا فقرا قربانیان نظامی هستند که طراحی شده تا آنها را پایین نگه دارد؟ یا اصول فیزیکی و زیست‌شناختی تعیین می‌کنند چه کسی ثروتمند و چه کسی فقیر خواهد بود؟ آیا همیشه افراد خودخواه و مستبد پادشاه می‌شوند؟ دانشمندان دریافته‌اند که در طول تاریخ، توزیع ثروت در جهان تحت تاثیر عواملی پنهان قرار داشته؛ عواملی مانند: «دی‌ان‌آ»،فشارهای محیط  اطراف، الگوهای مهاجرتی بشر و حتا قوانین ترمودینامیک! به نظر می‌رسد که طبیعت بازنده‌ها  و برنده‌های زندگی را تعیین می‌کند. اما آیا این موضوع بدان معنی است که ثروتمندان می‌توانند هرآنچه را که خواستند به‌دست آورند؟ یا همکاری و تاثیر حتا کوچکترین میکروارگانیسم‌ها با همدیگر ثابت می‌کند که «خودخواهی» به تنهایی برای بقا کافی نیست.

 

 

آغاز حیات : آغاز حیات را چگونه می‌توان تعریف کرد؟ آیا آن، هنگامی است که دو سلول با هم جفت می‌شوند؟ آیا پیش از آنکه حیات آغاز شود، چیزی باید از آن آگاه باشد؟ اما با توجه به اینکه بسیاری از روانشناسان اعتقاد دارند کودک از سن پنج سالگی قادر به درک جهان می‌شود، این آگاهی از چه هنگام آغاز می‌شود؟

این بحثی است که سال‌ها میان دانشمندان و رهبران مذهبی در جریان بوده است: اگر برای شناخت مساله‌ی حیات، به چهار میلیارد سال پیش بازگردیم با این پرسش روبرو خواهیم شد که چگونه عناصر شیمیایی اولیه‌ی غیر زنده توانستند حیات به‌وجود آورند؟ آیا زمین می‌تواند هم‌چنان، گونه‌های جدیدی از حیات را به‌وجود آورد؟

 

 

ابرقدرت‌ها چگونه سقوط می‌کنند؟ پایداری و ثبات ایالات متحده، اروپا، چین و هر قدرت جهانی دیگری بستگی به ارسال اطلاعات از طریق خطوط سریع و پرقدرت دیجیتالی دارد. آیا ممکن است تعدادی تروریست در این خطوط ارتباطی عظیم اخلال و خرابکاری ایجاد کنند و بتوانند یک ملت بزرگ را نابود کنند؟ یا حتا جهان و تمدن مدرن را از بین ببرند؟ یا ممکن است وابستگی روزافزون قدرت‌های بزرگ به ابزارهای دیجیتال و تعاملات جهانی روزی آن‌ها را به طور جدی در معرض خطر قرار دهد؟ امروز دانشمندان سراسر جهان با تهدیدهایی مانند هک کردن بدن، ویروس‌های کامپیوتریِ اسب‌های تروجان و اعتیاد مخرب به اینترنت- که به مغز آسیب می‌رساند- هستند. اما اگر تهدید نهایی نه حمله به تکنولوژی بلکه خود آن باشد چه؟ آیا ابرقدرت نهایی اینترنتِ آگاه است؟

 

 

آیا اقیانوس‌ها فکر می‌کنند؟ آیا ممکن است در روی زمین گونه‌های زنده‌ی ناشناخته‌ای وجود داشته باشند که شبیه هیچ کدام از موجوداتی که تا به حال شناخته‌ایم نباشند؟ یک موجود عظیم به وسعت هزاران کیلومتر که قلب آن هزاران سال است می‌تپد. موجودی که سیستم ایمنی‌اش قادر است تا کل حیات روی زمین را نابود کند! بدن‌های ما از آب، میلیاردها میلیارد میکروارگانیسم همراه با دی.ان.آ و تعداد عظیمی سلول ساخته شده. آیا ممکن است موجودات اقیانوسی و آب دریا همراه با هم و در کل یک موجود عظیم را تشکیل داده باشند؟ اگر فرض کنیم که اقیانوس یک موجود زنده است در این صورت کشفیات جدید نشان می‌دهد که حتا ممکن است قادر به فکر کردن هم باشد. اگر این موضوع واقعیت داشته باشد، اقیانوس‌ها درباره‌ی ما چگونه فکر می‌کنند؟
 

 

آیا زامبی‌ها وجود دارند؟ کابوسی که قرن‌ها با انسان همراه بوده: دسته‌هایی از انسان‌هایی که به موجوداتی بدون قدرت فکر کردن تبدیل شده‌اند. آن‌ها هیولاهایی تشنه به خون هستند که فقط به دنبال نابودی تمدن انسان هستند. اما اگر این کابوس واقعیت داشته باشد چه؟ دانشمندان، ویروس‌هایی کشف کرده‌اند که می‌توانند حشرات را به مرده‌های زنده تبدیل کنند. هر روز گروه‌های جدید و کشنده‌ای از ویروس‌های مختلف به انسان حمله می‌کنند. ریاضی‌دانان اکنون احتمال شیوع ویروس زامبی را محاسبه می‌کنند. دانشمندان علوم اعصاب کشف کرده‌اند که ما می‌توانیم به سادگی کنترل بدن‌مان را از دست بدهیم. اگر ما در میان مرده‌های متحرک باشیم، آیا می‌توانیم از آن آگاه باشیم؟ آیا ممکن است روزی بدن‌ها و روح‌هایمان را از دست بدهیم؟ آیا مرده‌های متحرک واقعن وجود دارند؟ آیا روزی در یک واقعه‌ی آخرزمانی زامبی‌ها به انسان‌ها حمله می‌کنند؟
 

 

آیا نیروی جاذبه توهم است؟ ما نیروی جاذبه را در هر لحظه از زندگی احساس می‌کنیم اما این موضوع یکی از بزرگترین معماهای ‌حل‌نشده‌ی جهان است. به‌راستی چرا اجرام یکدیگر را به طرف خود جذب می‌کنند؟ تئوری‌های حیرت‌انگیز بسیار جدید، به یک پاسخ غیرمنتظره نزدیک می‌شوند: نیروی جاذبه ممکن است نیروی دیگری باشد در لباس مبدل! یک سراب ترمودینامیکی یا حتا سایه‌ای از یک جهان تمام‌نگارانه (هولوگرافیک) دیگر. اگر این گونه باشد ممکن است نیرویی که ما را به سمت زمین می‌کشد و زمین را در مدار خورشید نگه می‌دارد، تنها یک کلک ذهنی باشد! البته ما آن را احساس می‌کنیم اما ممکن است نیروی جاذبه واقعیت نداشته باشد. آیا نیروی جاذبه یک توهم است؟

 

 

آیا انسان به خدا تبدیل خواهد شد؟ به نظر می‌رسد توانایی‌های انسان محدود هستند اما آیا ممکن است روزی قدرت انسان با قدرت خدا برابر شود؟ پیشرفت‌های علمی جدید به جایی خواهند رسید که مهر تاییدی باشند برای توانایی‌های «الهی» ما. دانشمندان امروز با تغییراتی در دی.ان.آ در حال پیداکردن راه‌هایی هستند برای به‌وجود آوردن شکل‌های جدیدی از حیات و دانشمندان علوم اعصاب در حال رمزگشایی از اسرار«آگاهی» هستند. دانشمندان علوم آمار در سراسر جهان از کلان‌داده‌ها برای پیش‌بینی آینده استفاده می‌کنند و کارشناسان کامپیوتر در حال طراحی الگوریتم «خدا» هستند تا بتواند هر مشکلی را در سراسر جهان در یک لحظه حل کند. اما برای آنکه به‌راستی به خدای واقعی تبدیل شویم لازم نیست که همه چیز را بدانیم بلکه لازم است همه جا باشیم و اکنون فیزیکدان‌های کوانتومی در حال کشف این موضوع هستند که چگونه می‌توان با سرعت نور، مواد را به طریق دورنوردی «teleport»، جا‌به‌جا کرد.

 

 

آیا جهان در سایه وجود دارد؟ هنگامی که به آسمان نگاه می‌کنیم به‌نظر می‌رسد در جهانی زندگی می‌کنیم که پر از نور است. اما دانشمندان امروز بر این باور هستند که در قسمت‌های تاریک و دوردستِ جهان ما چیزهای زیادی وجود دارد که ما نمی‌توانیم ببینیم یا لمس‌شان کنیم. چیزی وجود دارد که در سایه‌ها پنهان است. کیهان‌شناسان توافق دارند که ماده‌ی تاریک به شکل‌گیری جهان ما کمک کرده اما آنها آگاهی زیادی از چیستی آن ندارند. در این جهان پنهان چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟ آیا ممکن است جهان تاریک، ستاره‌ها و سیاره‌های تاریک و حتا زندگی ویژه‌ی خودش را داشته باشد؟ ایا این جهانِ در سایه، تهدیدی برای جهانِ روشن ما خواهد بود؟

 

 

آغاز زمان همه‌ی ما در رود زمان شناوریم اما آیا این رود سرچشمه‌ای دارد؟زمان از کجا آمده است؟و دقیقا چیست؟ برخی معتقدند که مهبانگ نقطه‌ی آغاز ساعت کیهانی است و برخی دیگر بر این باورند که جهان حدود نیم میلیون سال پیش از آغاز زمان وجود داشته است. اما برخی دیگر می‌گویند زمان از جهان ما قدیمی‌تر است. آیا ممکن است زمان به خودی خود یک توهم باشد؟ تجربیات شگفت‌آور جدید ممکن است پاسخ این پرسش را به همراه داشته باشد. یک تجربه‌ی نوآورانه‌ی جدید ممکن است ما را قادر کند حفره‌ای درون زمان ایجاد کنیم و تجربه‌ای دیگر ممکن است ما را قادر کند تا ماشینی بسازیم که بیرون از مرزهای زمان کار کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *