خلاصه قسمت های فصل اول در بیمارستان

فصل اول
 
قسمت 1 : در این قسمت شاهد هستیم که دو بیمار در بیمارستان بزرگ «سنت ماریز، پدینگتون»، در انتظار انجام عمل جراحی هستند که می‌تواند جانشان را نجات دهد. هر دوی این بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه نیاز به تخت برای انجام عمل جراحی دارند، اما بیمارستان در وضعیت قرمز است و تنها یک تخت خالی وجود دارد. «سیمون»، ۶۷ ساله برای برداشتن یک تومور سرطانی در مری نیاز به عمل جراحی دارد و بیمار دیگر «جنیس»، ۷۸ ساله است که اگر عمل جراحی فوری انجام ندهد تا شش ساعت دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند. در این برنامه با دو پزشک جراح، پروفسور «George Hanna» و «Richard Gibbs» که قرار است این عمل‌های جراحی را انجام دهند، همراه خواهیم شد و شاهد تلاش آن‌ها برای کمک به هر دو بیمار در شرایط خطرناک و پیچیده‌‌ی بین مرگ و زندگی خواهیم بود؛ در حالی که تنها امکان انجام عمل برای یکی از این دو بیمار وجود دارد، چه سرنوشتی در انتظار این بیماران خواهد بود؟
 
قسمت 2 : در دومین قسمت از این برنامه شاهد هستیم که هر ۲۹۷ تخت بیمارستان «سنت ماری» اشغال است و این بیمارستان مجبور است پیش از پذیرفتن بیمار جدید، تعدادی از بیماران فعلی را مرخص کند. اما در همین حال هر لحظه بیماران جدید وارد می‌شوند. «پیتر لای» ۶۰ ساله و مهندس بازنشسته‌ی نرم‌افزار است که برای یک عمل جراحی مهم «آنوریسم آئورت» به آنجا مراجعه کرده. بیمارستان «سنت ماری» یکی از بهترین محل‌ها برای انجام عمل جراحی عروقی است و این عمل، یکی از بزرگ‌ترین و سخت‌ترین عمل‌های جراحی آن‌ها خواهد بود و انجام هماهنگی‌های آن دو ماه برای گروهی از متخصصان با رهبری «کالین بیکنل»، زمان برده است. اما تا وقتی که یکی از تخت‌های بیمارستان خالی نشود، عمل جراحی «پیتر» انجام نخواهد شد. در ادامه‌ی برنامه شاهد هستیم که یکی از پرستاران می‌خواهد به یک بیمار بی‌خانمان لهستانی، پیش از مرخص شدن از بیمارستان شرایطش را توضیح دهد، اما او برای این کار به یک مترجم نیاز دارد.
 
قسمت 3 : در سومین قسمت از این برنامه با «فیل»، راننده جرثقیل ۴۸ ساله‌ای همراه هستیم که پس از سقوط در محل کار به بیمارستان آورده شده. اندام‌های او در حال فلج شدن است و دکتر «کوین او نایل»، یکی از بهترین جراحان مغز در بریتانیا، در مورد این بیمار تشخیص داده که او به یک تومور مغزیِ به سرعت در حال گسترش مبتلا است. دکتر «او نایل» می‌خواهد برای حفظ جان این بیمار، او را مورد عمل جراحی قرار دهد. اما در حالی که فرصت چندانی برای عمل جراحی تومور وجود ندارد، ظرفیت بیمارستان پر است و عمل جراحی ممکن است با مشکل روبرو شود.
دکتر «او نایل» و همکارانش، با برخی از پیچیده‌ترین موردهای پزشکی در رابطه با مغز و اعصاب روبرو هستند و تعداد مراجعه‌کنندگان آن‌ها به حدی زیاد است که در بریتانیا طولانی‌ترین زمان انتظار بیماران مربوط به این بخش است به‌طوری که برخی از بیماران بیش از یک سال در انتظار بوده اند…در ادامه‌ی برنامه با دکتر «پیتر بین»، متخصص عصب‌شناسی همراه می‌شویم تا با شیوه‌های نوین جراحی مغز آشنا شویم؛ البته جراحی مغز با استفاده از «ام آر آی» و بدون استفاده از تیغ جراحی و مته.

 
قسمت 4 : در این قسمت با یک زن بیمار اهل نیجریه همراه می‌شویم که پس از یک زایمان زودرس و به دنیا آوردن چهار قلو با مشکل روبرو شده و بیمار شده است. تنها سه بچه‌ی او در این شرایط خطرناک زنده مانده‌اند که تحت مراقبت قرار دارند. به علت اینکه او شهروند بریتانیا نیست، باید به خاطر خدماتی که به او ارائه می‌شود، پول پرداخت کند. هزینه‌ی این مراقبت‌ها برای او به صد هزار پوند زسیده و با عمل جراحی اخیرش این رقم به نیم میلیون پوند خواهد رسید. در ادامه ی این برنامه با یکی از خدمه بیمارستان صجبت می‌کنیم و او می‌گوید هزینه‌ی نگهداری از بچه‌ها در بخش «آی سی یو» برای هر فرزند، هفته‌ای بیست هزار پوند است و بیمارستان به طور قانونی حق دارد این هزینه‌ها را دریافت کند.

 
قسمت 5: در این برنامه با پیشرفته‌ترین شیوه‌های درمانی برای جوان‌ترین و همینطور مسن‌ترین بیماران آشنا می‌شویم.
یک پیرمرد ۹۸ ساله برای انجام یک عمل جراحی پیشرفته‌ی قلب به بیمارستان «همر اسمیت» مراجعه کرده است. او «جان» نام دارد و تا به حال مسن‌ترین فردی است که مورد عمل جراحی قلب قرار گرفته. عمل جراحی او که به اختصار «TAVI» نام دارد در مورد بیمارانی به کار می‌رود که انجام عمل جراحی قلب باز برای آن‌ها امکان‌پذیر نیست. به بیمار گفته شده است که اگر او این عمل جراحی را انجام ندهد در شش ماه آینده پنجاه درصد شانس زنده ماندن خواهد داشت. در این‌باره با دکتر «Guarda Mikhail»، متخصص قلب گفت‌و‌گو می‌کنیم و او درباره‌ی این عمل جراحی می‌گوید: ما نمی‌توانیم برای درمان تفاوتی میان افراد مسن و جوان قائل شویم. جمعیت ما در حال مسن‌تر شدن است و این بیمار حق دارد که بخواهد زندگی بهتری داشته باشد… در ادامه‌ی برنامه به بیمارستان «سنت ماری» می‌رویم تا شاهد انجام عمل جراحی پیوند مغز استخوان برای حفظ جان یک جوان ۱۸ ساله باشیم.

 
قسمت 6: در بیمارستان «همر اسمیت»، با «جنیفر»، ۳۱ ساله، آشنا می‌شویم که می‌خواهد کلیه‌ی چپش را به همسرش، «الیوت» اهدا کند تا او زنده بماند. کلیه «الیوت» تنها پنج درصد کار می‌کند و او تا الان با کمک انجام هفته‌ای سه بار دیالیز، زنده مانده است. اما از آنجا که گروه خونی «جنیفر» با «الیوت» هماهنگ نیست او باید کلیه‌اش را به یک بیمارِ نیازمندِ غریبه اهدا کند تا در عوض کلیه دیگری که فردی ناشناس اهدا کرده و با گروه خونی «الیوت» هماهنگ است، به «الیوت» داده شود… در ادامه‌ی برنامه به بیمارستان «سنت ماری» می‌رویم و با بیمار ۸۴ ساله‌ای به نام «بتی» آشنا می‌شویم. او مبتلا به سرطان روده ی بزرگ است و باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد. این بیمار پس از این عمل جراحی نیاز به یک تخت ویژه دارد، اما بیمارستان در وضعیت قرمز قرار دارد و ظرفیت پر است. حالا دکتر او باید تصمیم بگیرد که آیا با این وجود، انجام این عمل کار خطرناکی خواهد بود؟
 

 

فصل دوم
 
قسمت 1 : در اولین قسمت از سری جدید این برنامه، بلافاصله پس از حمله ۲۰۱۷ «وست مینستر» به بیمارستان «سنت ماری» در «پدینگتون» می‌رویم؛ جایی که قربانیان این حمله تروریسیتی به آنجا آورده شده‌اند. چهارشنبه بیست‌و‌دوم مارس سال ۲۰۱۷ و بلافاصله پس از حمله‌ی تروریستی در لندن، مصدومان این حمله به نزدیک‌ترین بیمارستان در چند کیلومتری آنجا یعنی بیمارستان «سنت ماری» برده شدند. مدیر بیمارستان در این‌باره می‌گوید: بیمارستان ما در مرکز لندن قرار گرفته و می‌پذیریم که احتمال حمله‌ی تروریستی در این منطقه، از جاهای دیگر لندن بیشتر است.
کارکنان بیمارستان تنها چند دقیقه وقت دارند تا پروتوکل خاص حوادث، مشهور به ساختار طلایی، نقره‌ای و برنزی به معنی: اقدامات استراتژیک، اقدامات تاکتیکی و اقدامات عملیاتی را اجرا کنند. آنها باید بلافاصله درهای بیمارستان را ببندند. در این شرایط اضطراری به علت پر بودن ظرفیت بیمارستان، بیمارانی که حال‌شان وخیم است به بیمارستان خواهر، یعنی بیمارستان «چرینگ کراس» انتقال داده خواهند شد. در بخش اورژانس، گروهی از متخصصان آماده‌ی پذیرش مجروحان قربانیان این حادثه‌ی تروریستی هستند که در میان آن‌ها دو دانش‌آموز یک مدرسه‌ی فرانسوی هم که به مسافرت آمده بودند، دیده می‌شوند: «یان»، ۱۸ ساله و «ویکتور»، ۱۶ ساله. قربانی انگلیسی، «استفان» نام دارد که برای از دست ندادن پایش نیاز به عمل جراحی فوری دارد. همسر این مرد که «کارا» نام دارد می‌گوید: «وقتی با کسی این همه وقت گذرانده باشی، و ناگهان او را از شما جدا کنند، یک دفعه احساس تنهایی می‌کنید. من می‌خواهم به او کمک کنم و از او مراقبت کنم تا حالش خوب شود، اما او انقدر آسیب‌پذیر است که حتا نمی‌شود به او دست زد». در روزهای پس از این حمله، کارکنان بیمارستان تلاش می‌کنند تا به کار معمول و شرایط عادی خود باز گردند و از طرف دیگر قربانیان حادثه نیز پس از گذشت چند روز و بهتر شدن حال‌شان تازه متوجه شده‌اند که چه اتفاقی رخ داده است. «یان» می‌گوید: «لحظه‌ای در آمبولانس احساس کردم که در حال حرکت هستم و دوست داشتم بخوابم، اصلا نمی‌دانستم که در حال مردن هستم»

 
قسمت 2 : در این قسمت با یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی «ان‌اچ‌اس» آشنا می‌شویم: بیمارانی که بیماری‌هایی مبتلا هستند که برای طول عمر نیاز به شیوه‌های درمانی پرهزینه و داروهای بسیار گران‌قیمت دارند و این موضوع یک چالش مهم اخلاقی – انسانی را پیش روی این سازمان قرار داده است.
پیشرفت‌های پزشکی باعث بهبود زندگی انسان‌ها شده اما آیا استفاده از پیشرفته‌ترین امکانات و داروها، برای همه‌ی بیماران «ان‌اچ‌اس» ممکن است؟
«ان‌اچ‌اس» در سراسر انگلستان با کسر بودجه‌ روبرو است و این درحالی است که شیوه‌های درمانی نو و پیشرفته هم هزینه‌های سنگینی دارد. به این ترتیب چالش‌های سخت اخلاقی در مواجه با بیمارانی که برای طول عمر نیاز به داروها یا شیوه‌های درمانی پیشرفته و پرهزینه دارند، پیش روی این سازمان قرار دارد.
در این برنامه با بیمار ۵۱ ساله‌ای از «پرستون» آشنا می‌شویم که به نوعی تومور مغزی به نام «گلیوبلاستوم مولتی‌فرم» مبتلا است. از ۱۴ ماه پیش که این بیماری در این فرد تشخیص داده شده، او روزانه ده ساعت از وقت خودش را به جست‌و‌جو درباره‌ی بیماریش در گوگل اختصاص می‌دهد به امید اینکه بتواند زندگی طولانی‌تری داشته باشد. داروهایی که این بیمار نیاز دارد بسیار گران‌قیمت است: ۳۰ هزار پوند برای هر دوره‌ی درمانی.
در ادامه‌ی برنامه به «Queen Charlotte’s and Chelsea Hospital» خواهیم رفت تا در آنجا با بیمار ۴۴ ساله‌ای به نام «نیکی» از «دوون» انگلستان دیدار کنیم. او از شهر خود به این بیمارستان آمده چون خدمات درمانی که او نیاز دارد، در شهر خودش در دسترس نیست. «نیکی» به سرطان پیشرفته‌ی تخمدان مبتلا است و برای درمان نیاز به یک عمل جراحی بسیار پیشرفته دارد. پروفسور «Christina Fotopoulou» یکی از معدود جراحان «ان‌اچ‌اس» است که می‌تواند این عمل جراحی پیشرفته را برای طول عمر «نیکی» انجام دهد. اما از طرف دیگر این بیمار برای طول عمر به دارویی احتیاج دارد که هزینه‌ی آن ۶۰ هزار پوند است. در این‌صورت چه سرنوشتی در انتظار این بیماران است؟
 
قسمت 3 : در این قسمت با مشکلات و مسائل بیماران «ان‌اچ‌اس» که نیاز به مراقبت‌های روانی دارند، آشنا خواهیم شد. هر روز هفته در بیمارستان «سنت ماری» می‌توان افرادی را دید که نه به دلیل مشکلات و بیماری‌های جسمی، بلکه به‌خاطر ناراحتی‌های روانی به آنجا مراجعه کرده‌اند. آن‌ها به بخش اورژانس بیمارستان می‌آیند و آنجا در انتظار می‌مانند تا بتوانند خدماتی در نزدیکی محل اقامت‌شان یا بیمارستان‌های تخصصی «ان‌اچ‌اس» دریافت کنند.
به‌طور خاص بخش اورژانس بیمارستان «سنت ماری» از آن محل‌هایی است که پی‌در‌پی شاهد افزایش تعداد این گونه بیماران است؛ کسانی که جای دیگری برای رفتن ندارند.
در این قسمت، به بررسی واقعیت‌ها و پیچیدگی‌هایی می‌پردازیم که با حضور تعداد زیادی از بیماران، «ان‌اچ‌اس» به‌طور روزانه با آن روبرو است. بیشتر بیمارستان‌های «ان‌اچ‌اس» پذیرای افراد مبتلا به مشکلات روانی نیستند، و در بیمارستان‌هایشان برای این گونه بیماران تخت در اختیار ندارند در عوض آنها وابسه به بیمارستان های محلی هستند که خدماتی به بیماران روانی ارائه می کند. در ادامه‌ی برنامه همچنین با بیمارانی آشنا خواهیم شد که برای مدت طولانی در انتظار نوبت هستند.

 

قسمت 4 : در این قسمت با دسترسی به دو بخش ویژه‌ی پزشکی قلب و جراحی مغز و اعصاب خواهیم دید که چطور پرسنل «ان‌اچ‌اس» در حال استفاده از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های ممکن هستند تا بتوانند به مرزهای جدیدی برای ارائه خدمات پزشکی و نجات جان بیماران دست پیدا کنند؛ آن هم در زمانی که این مجموعه با کسر بودجه‌ی سالانه ۴۱ میلیون پوند روبرو است و نیاز به صرفه‌جویی در تمامی عرصه‌ها دارد. تقریبا ده سال پیش، مجموعه‌ی «Trust»، مرکز خدمات قلب خود را در بیمارستان «همر اسمیت» ایجاد و یکی از پیشرفته‌ترین مراکز حمله قلبی (به نام HAC) را در بریتانیا تاسیس کرد. در این قسمت با یک کارگر ۵۶ ساله آشنا می‌شویم که پس از یک حمله‌ی شدی قلبی، به سرعت در این مرکز تخت مداوا قرار گرفته. دکتر «Iqbal Malik» متخصص قلب، درباره‌ی شرایط این بیمار می‌گوید: برای من مشخص است که اگر بیمار به جای این مرکز به بیمارستان کوچکتری منتقل شده بود، از این حمله‌ی قلبی جان سالم به‌در نمی‌برد. از وقتی که در شهر لندن هشت مرکز تخصصی قلب ساخته شده تا به حال، میزان مرگ‌و‌میر بر اثر حمله‌ی قلبی به نصف کاهش پیدا کرده است. البته با وجود کسری بودجه، آن‌ها مجبور به صرفه‌جویی معادل سه میلیون پوند هستند… در ادامه‌ی این برنامه با مشکلات تیم تخصصی قلب و عروق «همر اسمیت» و شرایط بعضی بیماران آن‌جا و همینطور بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان «چرینگ کراس» آشنا خواهیم شد.
 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *