قسمت 1 (مردم تحت مراقبت امدادگران) : در قسمت اول ناجیان شیفت شب، تیمهای اورژانس پزشکی، به درخواستهای کمکی که از طریق مراکز تماس، دریافت میکنند، پاسخ میدهند. در شهر آستین در ایالت تگزاس، به تصادفی چند ماشینه برمیخورند و با این که آمبولانس آنها جای کافی برای حمل تمام قربانیان را ندارد، باید تریاژ را شروع کنند. در شهر یانکرز در ایالت نیویورک، معتادی پرخاشگر، که اوردوز کرده، برای تیم مشکل میآفریند. در حالی که در شهر بتنروژ در ایالت لوئیزیانا، جذابیت جنوبی، خواص بهبود بخشی خود را نمایان میکند. و در شهر توسان در ایالت آریزونا، امدادگران تمام تلاش خود را میکنند تا از به دنیا آمدن کودکی در پشت آمبولانس جلوگیری کنند.
قسمت 2 ( آماده برای هر چیزی) : الکس و جمال، دو نفر از امدادگران شهر یانکرز، وقتی به تماس فردی که از پلههای اضطراری افتاده و قوزک پای خود را شکسته، پاسخ میدهند، به چالش غیرمنتظرهای برمیخورند. در شهر توسان، شب به سرعت به سمت داغ شدن میرود وقتی که تماسی از یک آتش ساختمانی به استیون لوپز و سم نترون میرسد و آنها باید خانه غرق در آتش را برای یافتن قربانیان احتمالی جستجو کنند. و وقتی که نیکی جانسون به تماسی از فردی مبتلا به کمر درد در شهر بتنروژ پاسخ میدهد، قضایا احساسی و شخصی میشوند.
قسمت 3 (امروز نه) : الکس و جمال، دو نفر از امدادگران شهر یانکرز، وقتی به تماس فردی که از پلههای اضطراری افتاده و قوزک پای خود را شکسته، پاسخ میدهند، به چالش غیرمنتظرهای برمیخورند. در شهر توسان، شب به سرعت به سمت داغ شدن میرود وقتی که تماسی از یک آتش ساختمانی به استیون لوپز و سم نترون میرسد و آنها باید خانه غرق در آتش را برای یافتن قربانیان احتمالی جستجو کنند. و وقتی که نیکی جانسون به تماسی از فردی مبتلا به کمر درد در شهر بتنروژ پاسخ میدهد، قضایا احساسی و شخصی میشوند.
قسمت 4 (بندهایی که پیوند میزنند) : در شهر آستین در ایالت تگزاس، یک مرد، توسط کسی که به او اعتماد داشته مورد اصابت گلوله قرار میگیرد، و کیم و آدری قبل از کمکرسانی باید تا زمان دستگیری مجرم صبر کنند. در شهر یانکرز در ایالت نیویورک، کانینگهام و آریل، با موردی احساسی روبهرو میشوند که برای آنها آشنایی زیادی دارد. بزرگترین چالش این قسمت به امدادگران شهر بتنروژ میخورد وقتی که نیکی و نیکول برای نجات جان همکارشان فراخوانده میشوند.
قسمت 5 (حقیقت هوشیار) : در شهر آستین، لادی و فینچ، وقتی برای رسیدگی به یک بیمار نوزده ساله اوردوز کرده با هروئین میروند، باید در یک پارکینگ، شیوههای درمانی را اجرایی کنند. نیکی و نیکول، وقتی برای رسیدگی به فردی که ضربه احساسی خورده، اعزام میشوند، طرف مهربان شخصیت خود را نشان میدهند. پس از آخرین تماس شب، امدادگر شهر یانکرز، الکس، حقیقتی هوشیارکننده از گذشته خود برملا میکند.
قسمت 6 ( بازگشت از مرز مرگ) : امدادگران شهر بتنروژ، برای کمک به فردی اعزام میشوند که توسط دوست دختر خود چاقو خورده است. تیرهای شلیک شده در شهر یانکرز، آریل و کانینگهام را به نجات فردی گلوله خورده میبرند. در شهر آستین، کیم و آدری، امدادگران پزشکی، از یک بیمار خواهش میکنند تا تشنج بعدی جان او را نگرفته به بیمارستان مراجعه کند.
قسمت 7 (مسابقه با زمان) : در شهر بتنروژ، وقتی بیمار اوردوز کرده در پشت آمبولانس بیدار میشود و پرخاشگری میکند، جنگی میان او و امدادگران درمیگیرد. آریل و کانینگهام، وقتی به کمک صحنه آتشین تصادف موتورسیکلت میروند، بدترین وضعیت را در ذهن تصور میکنند. و در شهر آستین، وقتی کامیونی از کنترل خارج میشود، کیم و آدری، امیدوارند بتوانند راننده را در انتهای دره پیدا کنند.
قسمت 8 (بزن بزن های همیشگی) : در شهر بتنروژ، برندون و کوپ، برای نجات جان فردی که گلوله به سینهاش اصابت کرده با زمان مسابقه میدهند. وسط یک پارکینگ، لادی و فینچ، با مستترین بیماری که تا به حال به او برخورد کردهاند مواجه میشوند. تیم جدید ناجیان شیفت شب، یعنی آلیسا و کیسی، به کمک کودکی با نیازهای خاص در بتنروژ میروند، که آلیسا را به یاد کودک خود در خانه میاندازد.
قسمت 9 ( آزمایش کردن سرنوشت) : اعتیاد به مواد مخدر در میان مردم افزایش یافته است، و در شهر بتنروژ، امدادگران برای نجات جان افراد تلاش میکنند. موج هوای گرم در جنوب، ماموریتهای ناخوشایند را بدتر میکند، چرا که وقتی یک مرد از گرمازدگی از هوش میرود باید قبل از این که اعضای درونی بدنش از کار بیافتند، به او کمک برسد. در شهر یانکرز، وقتی که دردهای ممتد مادر حامله به فاصله سه دقیقه از هم اتفاق میافتند، پاتریک آماده به دنیا آوردن بچه در پشت آمبولانس میشود.
قسمت 10 (ما ناجیان شیفت شب هستیم) :در قسمت پایانی مجموعه “ناجیان شیفت شب”، پاتریک و دنیل، امدادگران شهر یانکرز در ایالت نیویورک، برای کمک به بیمار اسکیزوفرنی که در گذشته زیاد بهش توجه نمیشده، تمام تلاش خود را میکنند. در دوردستهای شهر آستین در ایالت تگزاس، هالی و کریس، برای کمک به مادری مضطرب، به درمان مسمومیت میپردازند. شهر بتنروژ در ایالت لوئیزیانا، شبی شلوغتر از قبل را تجربه میکند، با بیمارانی دمدمیمزاج که باعث میشوند یکی از امدادگران بگوید: “فقط در شیفت شب این موارد اتفاق میافتد”.