خلاصه قسمت های چرا چاق شدیم

قسمت 1 : در این برنامه «جک پرتی» به دنبال کسانی است که در قبال انقلاب در عادات غذایی ما مسوول هستند. او می‌خواهد دریابد که چه‌گونه تصمیم‌هایی که چهل سال پیش در آمریکا گرفته شد، عادات غذایی ما را تغییر داد.

او برای تحقیق درباره‌ی عصاره‌ی «گلوکز-فروکتوز» (high-fructose corn syrup)، به آمریکا سفر می‌کند.

این ماده ای بود که در دهه‌ی هفتاد میلادی «ارل باتز» وزیرکشاورزی ریچارد نیکسون رییس جمهوری وقت آمریکا از آن به عنوان جایگزین شکر دفاع کرده بود. تولید این ماده به منظور استفاده از مازاد ذرت تولید شده توسط کشاورزان پیشنهاد شده بود.

این ماده ارزان‌تر و شیرین‌تر از شکر بود و به‌سرعت جای خود را تقریبا میان همه‌ی غذاهای فرآوری‌شده و نوشیدنی‌های سبک پیدا کرد.

این ماده با نام مخفف « HFCS » تنها شیرین‌تر از شکر نیست بلکه بر روی «لپتین» (هورمون کنترل کننده‌ی اشتها) نیز تاثیر می‌گذارد و به همین سبب به محض این که شروع به خوردن آن کنیم، نمی‌دانیم که کی خوردن را تمام کنیم.

«روبرت لوستیگ» متخصص غدد درون‌ریز و متابولیسم از اولین کسانی بود که خطر « HFCS » را تشخیص داد اما در آن‌زمان یافته‌های او را بی‌اعتبار تلقی کردند.

در همان حال یک گزارش در مجلس آمریکا، چربی و نه چاقی را عامل افزایش بیماری‌های قلبی-عروقی معرفی کرد که واکنش صنایع غذایی به این موضوع ارائه‌ی محصولات «کم چربی» مفید برای قلب بود؛ محصولاتی که در آن‌ها چربی حذف شده بود اما جای آن را قند بیشتری پر کرده بود.

در همین حال در سال‌های دهه‌ی هفتاد در بریتانیا، تولیدکنندگان مواد غذایی با کمک شرکت‌های تبلیغاتی توانستند ایده‌ی خوردن «اسنک» در میان وعده‌های اصلی غذا را همه‌جا تبلیغ کنند و جا بیندازند.

در بریتانیا در خارج از خانه، رستوران‌های زنجیره‌ای «فست فوود»، جایی پرنور و تمیز بودند که انواع برگرها در آن جا طبخ و ارائه می‌شد. بیست سال پس از ورود مک دونالد به بریتانیا، تعداد رستوران‌های «فست فوود» چهار برابر شده بود!

   
قسمت دوم : در دومین قسمت از این برنامه‌ی سه قسمتی، «جک پرتی» در این‌باره تحقیق می‌کند که چه‌گونه ایده‌ی اصلی غذا با اندازه‌ی بزرگ، عادات غذایی ما را برای همیشه تغییر دادند.

چه‌گونه برخی ملت‌ها مانند انگلیسی‌ها که زمانی به اندازه‌ی متوسط و معمولی غذا می‌خوردند شروع به زیادخوردن کردند و غذای بیشتری خواستند؟

در این برنامه با «مایک دوناهو» معاون پیشین رییس مک‌دونالد گفت‌و‌گو کرده‌ایم و «جک پرتی» می‌خواهد تاریخ پشت ایده‌ی غافلگیرکردن/شدن مشتری را در ارتباط با غذا کشف کند.

چهل سال پیش یکی از کارکنان مک‌دونالد به نام «دیوید والرشتاین» که پیش از آن مدیر سینما بود و ایده‌ی فروش پاپ کورن‌های بزرگ را در سینمایش در شیکاگو اجرا کرده بود، متوجه شد که مردم دوست دارند مقدار بیشتری بخورند اما دوست ندارند با بازگشتن برای خرید، به نظر دیگران پرخور برسند پس او با افزایش حجم و قیمت توانست غذای بیشتری بفروشد و سپس در سال ۱۹۷۲ با معرفی این ایده به مک‌دونالد، اولین سیب‌زمینی سرخ‌شده‌ی بزرگ هم به فروش رسید.

در دهه‌ی هشتاد همه‌ی ما زیادتر و بیشتر می‌خوردیم.

در این برنامه «جک پرتی» با متخصصان صنایع غذایی گفت‌و‌گو می‌کند تا داستان پشت این ماجراها را بررسی کند؛ ماجرای معرفی غذاها و اسنک‌های بزرگ «کینگ سایز» (king-size snacks)، و هم‌چنین ایده‌ی فروش چند ماده‌ی غذایی باهم اما به قیمت ارزان تر؛ یعنی اگر به عنوان مثال دو عدد یا بیشتر از یک محصول را هم‌زمان خریداری کنید قیمت هر کدام از آن‌ها ارزان تر از موقعی خواهد شد که یک عدد را می خرید.

به راستی تبلیغات صنایع غذایی تا چه اندازه ما را به خوردنِ هرچه بیشتر تحریک می‌کنند؟

در این برنامه هم‌چنین پیشرفت توصیه‌های رژیمی را هم بررسی می کنیم.

در سال ۲۰۰۳ مقامات و مسولان مربوط به تغذیه در بریتانیا هشدار دادند که به زودی با انفجار «بمب چاقی» مواجه خواهیم شد!

«جک پرتی» یا یک کارشناس چاقی به نام پروفسور «فیلیپ جیمز» صحبت کرده؛ او همان کسی است که در گزارشی در سال ۱۹۹۶ توصیه کرده بود که شرکت‌های مواد غذایی، کودکان را هدف تبلیغات خود قرار ندهند.

او در این برنامه هم‌چنین با پروفسور «تری ویلکین» که از پیشگمان مطالعه درباره‌ی وزن کودکان است و نیز با

«دیوید هینچ لیف» (David Hinchliffe) که در سال ۲۰۰۳ از اعضای هیات سلامتی پارلمان انگلستان بود گفت‌و‌گو کرده.
 
 
قسمت سوم : در سراسر جهان تعداد افراد چاق و هم‌چنین افرادی که اضافه‌ وزن دارند در حال افزایش است.

در انگلستان دوسوم بزرگسالان اضافه‌وزن دارند و یک نفر از هر چهار نفر چاق است.

در آخرین قسمت از این مجموعه‌ی سه قسمتی، «جک پرتی» که یک خبرنگار است در این‌باره تحقیق می‌کند که چرا بریتانیایی‌ها مدام در حال چاق‌تر شدن هستند!

«جک پرتی» فرضیه‌های متفاوتی را درباره‌ی مفهوم این که چه چیزی سالم است و چه چیزی نیست، انجام می‌دهد و به نتایج غافلگیرکننده‌ای هم می‌رسد.

او هم‌چنین در این‌باره تحقیق میکند که چگونه بازار و تبلیغات با فریب مشتری او را به سمت خرید «غذاهای سالم» هدایت می‌کنند!

محصولاتی مانند «موزلی» یا آب‌میوه که هردوی این محصولات سرشار از قند زیاد هستند.

«جک پرتی» در این برنامه با «سیمون رایت» مشاور پیشین موادغذایی در یکی از فروشگاه‌های زنجیره ای بریتانیا به نام

« Sainsbury’s » که سومین فروشگاه بزرگ زنجیره‌ای دراین کشور است گفت‌و‌گو می‌کند.

در این مصاحبه او توضیح می‌دهد که چگونه صنایع غذایی از برخی نگرانی های مردم- مثلا نگرانی درباره‌ی باکتری «سالمونلا» و یا جنون گاوی- برای خود پول ساختند.

در سال ۱۹۹۹ در بریتانیا محصولات غذایی ارگانیک ارزشی بالغ بر ۶۰۵ میلیون پوند داشت، و این یعنی رشدی دویست درصدی در دوسال!

چگونه تولیدکنندگان اصلی مواد غذایی با هم رقابت می کند؟

«جک پرتی» با «کت دالمنی» مدیر پیشین سیاسی «کمیسیون غذا» ( the Food Commission) صحبت می‌کند؛ کسی که در این گفت‌و‌گو درباره‌ی برخی استراتژی‌های بازار غذا و مواد خوراکی توضیح می‌دهد؛ استراتژی‌هایی که به‌وسیله‌ی جریانات تاثیرگذار وعمده‌ی مواد غذایی برای حقظ مشتری اتخاذ می‌شود.

در این برنامه هم‌چنین درباره‌ی تاثیرات طرح‌های پیاپی در زمینه‌ی سلامتی که توسط دولت بریتانیا و کمپانی‌های غذایی اجرا شده می‌پردازیم.

مانند طرحی که در آن روی هر محصول غذایی باید خلاصه‌ای از آنالیز محتویات آن مانند این که چند کالری انرژی دارد و … به صورت برچسب ارائه شده باشد؛ طرحی که شرکت‌های تولید مواد غذایی دل خوشی از آن ندارند و به شدت علیه آن لابی می‌کنند.

اما آیا در سال ۲۰۱۲ که مک دونالد و کوکاکولا از اسپانسرهای المپیک بودند، چیزی در اینباره عوض شد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *