خلاصه قسمت سری 4 جدال با یخ

دره ها : برنامه جدال با یخ با جاده‌هایی خطرناک‌تر از همیشه برگشته است. لیسا برای اولین بار خیلی سریع به جنوب کشور می‌رود. دو نفر از رانندگان تازه‌کار برای اثبات توانایی‌های خود ریسک زیادی را متحمل می‌شوند و قدیمی‌ها و حرفه‌ای‌های این کار یعنی هیو و الکس به همراه ریک یم آلاسکا را ترک می‌کنند و به دل خطرناک‌ترین و دور افتاده‌ترین جاده‌های دنیا می‌زنند.
 

قسمت 2 (سرزمین وحشی) : هیو و ریک به اعماق مناطق دور افتاده کانادا می‌روند، در حالی که طغیان آب می‌تواند الکس را در سرزمین وحشی کشور به دام بیاندازد. تمرین دیو با تونی به نقطه جوش می‌رسد. لیسا کِلی مأموریت نجاتی را برعهده می‌گیرد و عملکرد اولیه مایا در جاده باعث می‌شود او به شهری بزرگ فرستاده شود.
 
قسمت 3 (پیچ اشتباه) : بدخلقی دیو باعث می‌شود او برای دومین بار و البته آخرین بار این فرصت را پیدا کند که ثابت کند می‌تواند راننده خوبی روی یخ باشد. مایا برای اینکه ثابت کند به پشت فرمان تریلی تعلق دارد، مبارزه می‌کند. تونی به صحنه تصادفی برمی‌گردد که می‌توانست بهای سنگینی برای او داشته باشد و لیسا این فرصت را پیدا می‌کند تا شکست بزرگ سال گذشته خود را جبران کند. در کانادا، جاده‌های ناهموار باربری، هیو را زمین‌گیر می‌کنند و دور زدن اشتباه ریک باعث می‌شود او 160 کیلومتر را در جهت اشتباه در جاده‌های زمستانی طی کند.
 

قسمت 4 (آتش روی یخ) : در این قسمت از برنامه جدال با یخ، هیو رولند و ریک یم، بزرگترین محموله عمر کاری خود را در جاده‌های یخی کانادا حمل می‌کنند. این سفر بی‌سابقه سه روز به طول می‌انجامد و از همان ابتدا شوخی ناشیانه ریک باعث می‌شود کاروان به مشکل بخورد و همین باعث می‌شود هیو به شدت عصبانی شود. برخلاف این مسائل، او، ریک را برای این کار معرفی می‌کند و در صورتی که بار به موقع به مقصد نرسد بهای آن را هیو باید بپردازد. همچنین در کانادا، الکس دیبوگورسکی چالش‌های مخصوص به خود را دارد. چرا که باید با نشت شدید نفت در جاده‌های سخت و ناهموار کانادا دست و پنجه نرم کند که تحمل این شرایط همان قدر که برای تریلی دشوار است برای راننده نیز دشوار است. خراب شدن تریلی در این جاده دور افتاده کانادا به این معنا است که راننده باید در دمای منفی 29 درجه شب را در تریلی سپری کند. به آلاسکا که برگردیم دو تا از تازه‌واردان دالتون بالاخره راهی جاده اصلی شده‌اند. مایا سیبر 3 سال در نیویورک رانندگی می‌کرده است. اما آلاسکا کجا و منهتن کجا! و دالتون برای این تازه‌کار ماجراهایی سختی دارد. در همین حین، دیو ردمُن بالاخره در تریلی‌اش تنها می‌شود تا محموله را به شهر پرودو برساند. اما بعد از جدال و دعوا با تونی، رؤسای کارلایل به دقت اوضاع را زیر نظر دارند تا ببینند که آیا او توانایی این را دارد که عضو تیم خبره رانندگان این شرکت شود؟
 

قسمت 5 (چکش) : رانندگان جاده‌های یخی در حالی که بار خود را به سمت شمال می‌برند، با آب و هوا، تصادف و موانعی بر سر راه تریلی‌های خود مواجه می‌شوند. همینطور که هیو و ریک بزرگ‌ترین محموله حمل شده در جاده‌های یخی را حمل می‌کنند، کاروان آن‌ها بعد از کار افتادن یکی از کابل‌های برق ولتاژ قوی متوقف می‌شود. رویای لیسا برای تبدیل شدن به یک راننده محموله‌های سنگین، به توانایی او در هماهنگی با شریک جدیدش بستگی دارد. در همین حین، الکس به امید بالا بردن آسان تعداد محموله‌های خود، با ده‌ها مشکل مواجه می‌شود و دیو تازه‌کار برای تعمیر تریلی خود در کنار جاده دست به کار می‌شود.
 
قسمت 6 (ترمز ها) : رانندگان جاده‌های یخی با بی‌سابقه‌ترین چالش‌ها مواجه می‌شوند. لیسا بزرگ‌ترین محموله عمر کاری خود را حمل می‌کند و با این کار به ارتقاء بزرگی در شغل خود نزدیک می‌شود. مایا همچنان کنار دست فیل در حال رانندگی است و منتظر روزی است که بتواند به تنهایی رانندگی کند. دیو فرصت دوباره‌ای پیدا می‌کند تا ثابت کند این شایستگی را دارد که برای این شرکت رانندگی کند. در همین حین، هیو، ریک و الکس در یکی از خطرناک‌ترین و طولانی‌ترین جاده‌های کانادا با یکدیگر مسابقه می‌دهند.
 
قسمت 7 (ضربه سهمگین) : ریک و هیو مسابقه ماراتن خود را ادامه می‌دهند اما جاده‌های زمستانی ضربه سهمگینی را به تریلی‌ها وارد می‌کنند و باعث می‌شوند هیو در کنار جاده گیر بی‌افتد. الکس زمانی که می‌بیند خانواده‌ای در زمین‌های خالی از سکنه گیر افتاده است به کمک آن‌ها می‌شتابد. مایا پشت فرمان می‌نشیند تا بار دیگر فرصت خود را برای رانندگی در کل مسیر امتحان کند. لیسا و تونی، حمل محموله در کاروان دو نفره را ادامه می‌دهند اما با توجه به در خطر بودن شغل لیسا در حمل محموله‌های سنگین، این محموله بزرگ چیزی نیست که لیسا بتواند از عهده آن برآید.
 
قسمت 8 (بدترین آب وهوا) : با رسیدن این فصل از برنامه به میانه خود، رانندگان به شدت در تلاش هستند تا در این مسابقه از یکدیگر پیشی گیرند. هیو، ریک و الکس برای رساندن محموله به روستاهای دورافتاده شمال منیتوبا به مشکل می‌خورند اما اکنون سفر بازگشت آن‌ها به مسافت بیش از 1400 کیلومتر در جاده‌های کانادا، آن‌ها را با تنش بی‌سابقه‌ای مواجه می‌کند. در آلاسکا، بزرگ‌ترین توفان فصل بر سر دالتون نازل می‌شود و تمام رانندگان مجبور می‌شوند با یک مه سنگین مواجه شوند یا اینکه ریسک کم شدن تعداد محموله‌های خود را به جان بخرند. لیسا کِلی با افتادن محموله بزرگ خود در چاله دست و پنجه نرم می‌کند.
 

قسمت 9 (جاده بی انتها) : در آلاسکا، بزرگ‌ترین توفان دهه بر سر دالتون نازل می‌شود و محموله رانندگان را با مشکل مواجه می‌کند. لیسا بعد از تنزل درجه‌اش از حمل محموله‌های سنگین، مصمم است که در میان کولاک، محموله خود را به مقصد برساند. اما با بالا گرفتن مه، دید خود را از دست می‌دهد و نمی‌تواند خودروهای روبروی خود را ببیند و در ادامه در خطر می‌افتد. دیو تلاش می‌کند محموله لوله‌ای که به دلیل وضعیت آب و هوایی بد مجبور به ترک آن شده بود را بازیابی کند. اما با بدتر شدن شرایط، آیا او می‌تواند بدون دستمزد این کار را انجام دهد؟ در کانادا، هیو و ریک به دور افتاده‌ترین بخش‌های انتاریو می‌روند. با توجه به نبود تابلوهای راهنمایی و رانندگی در آن سوی جاده‌های یخی، راه خود را گم می‌کنند.
 

قسمت 10 (تازه کار) : آب و هوای سخت زمستانی، لیسا رو در خلیج پرودو زمین‌گیر کرده است. دیو با مایا و تونی همراه شده است و بعد از اینکه صبر آن‌ها را امتحان می‌کند، از آن‌ها جدا می‌شود. در کانادا، بیچارگی ریک به بیشترین حد ممکن می‌رسد و کنترل خود را از دست می‌دهد و در همین حین، برای بار چندم، هیو، ریک را نجات می‌دهد.
 
قسمت 11 (لغزیدن) : هیو و ریک با جاده‌ای مواجه می‌شوند که مسدود شده است، تا وقتی که هیو تصمیم می‌گیرد راهی را باز کند. در همین حین، الکس تا حد خطرناکی به خودروی پارک‌شده‌ای نزدیک می‌شود. مشکل دیو با مخزن سوختش تازه شروع دردسرهای او می‌باشد. چرا که او باید به مأموریت اعزام شود. مایا و تونی محموله‌های رها شده خود در جاده را برمی‌دارند و لیسا در حالی که دو چرخ تریلی خود را از دست داده است محموله بزرگ خود را به شهر می‌رساند.
 
قسمت 12 (دیگه از این خبرها نیست) :اولین روز گرم بهاری است و جاده‌های یخی به طور خطرناکی لیز و لغزنده شده‌اند. هیو و ریک، تانکر مخزن سوخت دیزل را حمل می‌کنند و در ایستگاه سوخت با الکس مواجه می‌شوند و تصمیم می‌گیرند با یکدیگر به سمت شمال بروند. وقتی که هیو و ریک وسیله نقلیه‌ای را می‌بینند که تصادف کرده، تصمیم می‌گیرند توقف کرده و به او کمک کنند. در همین حین، الکس با سرعت و به تنهایی از آن‌ها عبور می‌کند و باعث خشم هیو می‌شود. بعد از آن، الکس، هیو را با هدیه کریسمس شگفت‌زده می‌کند. در آلاسکا، لیسا و تونی محموله‌ای که از نظر پهنا کم‌سابقه است را به مقصد می‌رسانند. مایا در جاده‌های پرشیب کویوکوک به دردسر می‌افتد.
 

قسمت 13 (جاده یخی سرکش) : دیو ردمُن دوباره در مقابل رؤسای خود قرار گرفته است و این بار باید به دلیل ارتکاب یک اشتباه ناشیانه جواب پس بدهد. مایا با مشکل یخ‌زدن سیم ترمز مواجه می‌شود چرا که در جاده‌هایی که یخ در حال آب شدن است رانندگی می‌کند. در همین حین، هیو رولند 30 تن تخته سنگ را به سطح شکننده و در حال آب شدن دریاچه وینیپگ می‌برد. در حالی که همکارش ریک یم در کنار جاده مشغول تعمیر تریلی‌اش می‌شود و تونی مولسکی و لیسا کِلی یاد یکی از همکاران خود را گرامی می‌دارند و خاکستر او را بر فراز دالتون پخش می‌کنند.

 

قسمت 14 (گرما) : در آلاسکا، لیسا و مایا به یکی از رانندگان گیر افتاده کمک می‌کنند تا به جاده برگردد. تونی از شرکت کارلایل هدیه‌ای دریافت می‌کند. در حالی که دیو به عزلت کشیده می‌شود. در کانادا، هیو و ریک همچنان به افزایش تعداد محموله‌های خود ادامه می‌دهند. الکس مجبور می‌شود با محموله نامتعادلی دست و پنجه نرم کند، اما در عین حال محموله دیگری را نیز به مقصد می‌رساند و از این طریق به رقبای خود نزدیک می‌شود.
 

قسمت 15 (روز قضاوت) :با نزدیک شدن به انتهای زمان وجود جاده‌های یخی، رانندگان این جاده‌ها در راه رسیدن به خط پایان با یکدیگر رقابت می‌کنند. اما موانعی بر سر راه خود دارند. توقف خرس قطبی در خلیج پرودو برنامه‌های تولید نفت را از دستور کار خارج می‌کند و محموله‌های کارلایل را در بحرانی‌ترین زمان فصل با مشکل مواجه می‌کند. یکی از رانندگان خبره با ریسکی که به صورت حساب شده متحمل می‌شود، جان و وسیله معاش خود را به خطر می‌اندازد. یکی از تازه‌کارها به مشکل می‌خورد و افراد دیگر به کمک او می‌روند و دختر محبوب دالتون از کار خود لذت می‌برد.
 

قسمت 16 (خط پایان) : خط پایان مشاهده می‌شود و مسابقه بیش از پیش گرم و پرهیجان شده است. در کانادا، هیو و ریک با مانعی مواجه می‌شوند که می‌تواند الکس را به صدر جدول برساند و از هیو پیشی بگیرد. مایای تازه‌کار با لیسا همراه می‌شود تا برای اولین بار به روستای دورافتاده نوئیکسوت بروند. تونی با یخ‌های آب شده در جاده مواجه می‌شود، در حالی که دیو سوار بر هواپیما به آلاباما می‌رود.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *