خلاصه قسمت های تمساح بان

قسمت 1 : در برنامه‌ی این هفته، در حالی که «پاول» و «جیمی» در حومه‌ی شهر، تمساح‌های خطرناک را تعقیب می‌کنند، با ردپای تمساحی مواجه می‌شوند که هشت انگشت دارد.

آنها مصمم هستند که این تمساحِ «اختاپوسی» را پیش از آن‌‌که توسط شکارچیان کشته شود، بگیرند.

در حالی که آن‌ها به جست‌و‌جوی خود ادامه می‌دهند، در این میان یک داوطلب کمک برای گرفتن تمساح‌های مشکل‌ساز به نام «اشلی»، برای دیدن «پاول» آمده؛ او به یادگیری شیوه‌های کشتی گرفتن با تمساح مشغول می‌شود.

در ادامه «پاول» درمی‌یابد که اشتیاق و علاقه‌ی «اشلی» برای کمک به آن‌ها، در حقیقت باعث می‌شود خودش و داوطلبان دیگر در معرض خطر قرار گیرند و برای همین از او می‌خواهد تا آنان را ترک کند تا شیوه‌ها و تکنیک‌های این کار پر خطر و مواجهه با تمساح‌ها را یاد بگیرد.

 
قسمت 2 : در برنامه‌ی این هفته، تمساح‌بانان تصمیم گرفته‌اند که عملیات نجات را به گرفتن تمساح‌های سرگردان گسترش دهند.

از وقتی که «پاول» و «جیمی» تمساح‌های غول پیکری را در اطراف خلیج، مغازه‌های خواربارفروشی و رستوران‌ها گرفته‌اند، به همان نسبت که تنش و نگرانی مردم افزایش پیدا می‌کند، تماس‌هایی هم که درباره‌ی تمساح‌های دردسرساز با آن‌ها گرفته می‌شود دائما بیشتر می‌شود.

در ادامه ی برنامه هنگامی که «اسکات» تصمیم می‌گیرد دو تمساح خشمگین را از یکدیگر جدا کند، آن‌ها ناراضی می‌شوند و این‌جاست که پسران تمساح‌بان داوطلبانه برای کمک وارد عمل می‌شوند.

«جیمی» ناپدید می‌شود، حصار از بین می‌رود و «پاول» باید بر خودش مسلط شود تا نگذارد آن دو برای همیشه از هم جدا شوند.

 
قسمت 3 : این هفته پسران تمساح‌بان می‌خواهند به یک ماموریت خطرناک بروند؛ ماموریت آن‌ها گرفتن بچه‌تمساح‌ها در اعماق زمین‌های باتلاقی «اورگیلدز» است و در این میان آن‌ها متوجه می‌شوند که در ذهن داوطلب جوانی که در این کار با آن‌ها همراه شده، یک ذهنیت اشتباه در حال شکل‌گیری است.
«پاول» و «جیمی» از این‌که باید هنگام گرفتن تمساح‌های غول‌پیکر با ذهنیت یک نوجوان خشمگین کنار بیایند، چندان راضی به نظر نمی‌رسند و این در حالی است که به روزهای حساس گرفتن بچه تمساح‌ها نزدیک می‌شوند.
در شب شکار بچه تمساح‌ها، پسرهامتوجه می‌شوند که کار، از آن چیزی که تصور می‌کردند سخت تر است یک رعدوبرق وحشتناک و توفان و سپس پیدا شدن سروکله‌ی تمساح مادر خشمگین که آماده است تا پای مرگ از بچه‌هایش پشتیبانی کند.

 
قسمت 4 : در این قسمت ناگهان «جیمی» متوجه می‌شود که «اشلی» مشغول تمرین تکنیک‌های کشتی گرفتن با تمساح‌ها است.«اشلی» تازه‌کار است و این کار زندگی‌اش را به خطر می‌اندازد، پس «جیمی» به سرعت وارد عمل می‌شود و او را نجات می‌دهد تا افراد باتجربه‌تری مثل خودش، این کار را انجام دهند.

هنگامی که فصل باران آغاز می‌شود، «پاول» و «جیمی» باید تمساح‌های مشکل‌ساز را در زیر بارش سیل‌آسای باران بگیرند که این موضوع کار آن‌ها را از شرایط عادی بسیار خطرناک‌تر می‌کند.

در ادامه‌ی برنامه می‌بینیم که هنگامی که «پاول» از «کریس» درباره‌ی تکنیک‌هایی که به «اشلی» آموزش داده می‌پرسد، اوضاع متشنج می‌شود و آن‌ها خشمگین می‌شوند، اما بهتر است خشم خود را کنترل کنند و همایش آموزشی را به پایان رسانند یا این‌که شهرت و آبروی خودشان را در معرض خطر قرار خواهند داد.

 
قسمت 5 : در برنامه‌ی این هفته‌ی تمساح‌بان، «جیمی» بلیطی برای یک نمایش کشتی با تمساح در جنوب کالیفرنیا رزرو کرده و قرار است بهترین تمساح‌بان‌ها را هم با خودش ببرد.

جیمی با برادر جوان‌ترش به نام «اندی» و بهترین دوستش، «تره»، در جاده‌ها هستند و «پاول» که آدم خشکی به نظر می‌رسد باید برای کشتی گرفتن با تمساح به یکی از آزاردهنده‌ترین داوطلب‌های این نمایش اعتماد کند.

در این قسمت شاهد صحنه‌ها و ماجراهای هیجان‌انگیزی خواهیم بود؛ تعداد زیادی تمساح به صحنه می‌آیند و «پاول» در تلاش است تا نشان دهد که پسران تمساح‌بان چه قابلیت‌هایی دارند.

در ادامه‌ی ماجرا جیمی با تعدادی پلیس نه‌چندان خوش‌اخلاق و نگهبانان حیات وحش و هوای سردی مواجه می‌شود که ممکن است باعث کشته شدن تمساح‌ها شود.
 
قسمت 6 : در برنامه‌ی این هفته‌ی «تمساح‌بان»، «پاول» و «جیمی» سرشان خیلی شلوغ است؛ آن‌ها در حال گرفتن تمساح‌هایی پرسروصدا و پرخاشگر در حیاط و زمین بازی یک مدرسه، یک مهدکودک و خانه‌ای در حال ساخت هستند. در این میان گویا یک نوع مار پیتون غول‌پیکر برمه‌ای هم «تره» (Tre) را گاز گرفته!

در ادامه‌ی برنامه می‌بینیم که «پاول» به تدریج احساس سرخوردگی می‌کند چون‌که مدام در کار گرفتن تمساح برایش وقفه پیش می‌آید؛ دلیل وقفه‌‌ها هم البته این است که «اشلی»، «اسکات» و «کریس» مدام نزد او می‌آیند و درباره‌ی برنامه‌ی تنظیم شده و اختلاف‌نظرها سوال‌هایی می‌پرسند.
 
قسمت 7: در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، «پاول» از یک تله‌ی تمساح که به شکل تجربی ساخته شده و تمساح را زنده می‌گیرد، برای به دام انداختن تمساحی مزاحم استفاده می‌کند؛ اما از طرفی این تمساح در معرض خطر مرگ قرار دارد زیرا تله‌‌ی دیگری به شکل قلاب که دیگران برای این تمساح کار گذاشته‌اند، تمساح را خواهد کشت.در این برنامه پسران تمساح بان در تالاب‌ها، مغازه‌ها و حیاط پشتی خانه‌ها به دنبال تمساح‌های دردسرساز هستند و در ادامه‌ خواهیم دید که چگونه باز هم ممکن است تره (Tre) برای پسران تمساح‌بان و حسن شهرت‌شان مشکل‌ساز شود.
 
قسمت 8 : این هفته تنها کمی پس از به دام انداختن یک تمساح غول‌پیکر با طول بیش از سه متر و وزن سیصد کیلوگرم، پسران تمساح‌بان در شرایط سختی قرار خواهند گرفت؛ آن‌ها مجبورند نمونه‌ی خون شش تمساح خشمگین غول‌پیکر را برای آزمایش مربوط به یک پروژه‌ی تحقیقاتی بگیرند.

گرفتن تمساح با دستان خالی همیشه مشکل است اما اگر بخواهید سه دقیقه این حیوان را برای یک تزریق نگه دارید، کوچک‌ترین اشتباهی مرگ‌بار خواهد بود!

در برنامه‌ی این هفته هم شاهد ماجراها و دردسرسازی‌های تازه‌ی «تره» برای پسران تمساح‌بان خواهید بود؛
 
قسمت 9 : در این برنامه می‌بینیم که پسران تمساح‌بان با تمساحی سه متر و نیمی در حال کلنجار رفتن هستند؛ «پاول» به دنبال این تمساح خطرناک و درنده به درون برکه‌ی محل می‌رود تا پیش از فرار بتواند او را به دام بیندازد. اگر این تمساح موفق شود از طریق لوله‌ها فرار کند، می‌تواند دوباره به حملات مخفیانه‌ی خود ادامه دهد و کار پیداکردن او سخت خواهد شد!

در این برنامه هم‌چنین می‌بینیم که یک سرباز قدیمی جنگ افغانستان مهمان پسران تمساح بان است؛ او کسی است که در زندگی‌اش یک رویا داشته: کشتی گرفتن با تمساح!

این سرباز کهنه‌کار اکنون معلول است اما با این وجود آن‌ها تصمیم گرفته‌اند به او فرصت دهند با تمساح کشتی بگیرد؛ تصمیمی که به زودی درمی‌یابند شتاب‌زده گرفته شده!
 
قسمت 10 : در برنامه‌ی این هفته شاهد خواهیم بود که پسران تمساح‌بان پس از آن‌که تهدید تمساح‌ها را از حیاط پشتی یک خانه برطرف می‌‌کنند به ماموریت جدیدی می‌روند؛ به «پاول» و «جیمی» ماموریت داده شده تا برای گرفتن یک مار سمی از پاسیوی یک مرد، به خانه‌ی او بروند. یک مار زنگی هیولا‌مانند ماقبل‌تاریخی! دو متری در انتظار روبرو شدن با آن‌هاست.

در ادامه‌ی برنامه «جیمی» زمان بیشتری را با دوست‌دخترش می‌گذراند، اما آیا «پاول» از این موضوع سرخورده می‌شود؟
 

قسمت 11 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، «جیمی» وقت زیادی را با دوست دختر جدیدش می‌گذراند و به نظر می‌رسد دیگر وقت چندانی برای کارهای گذشته ندارد.

در ادامه‌ی برنامه «پاول» می خواهند از تعداد کمتری از داوطلبانی که تجربه‌ی رویارویی با تمساح داشته‌اند، برای گرفتن تمساح‌های خشمگین و مارهای خطرناک استفاده کند.

در این میان اما هنگامی که آن‌ها با دو مارمولک غول‌پیکر خون‌آشام روبرو می‌شوند شرایط بسیار خطرناک می‌شود.

 

قسمت 12 : در برنامه‌ی این هفته شاهد خواهیم بود که پسران تمساح‌بان پس از آن‌که تهدید تمساح‌ها را از حیاط پشتی یک خانه برطرف می‌‌کنند به ماموریت جدیدی می‌روند؛ به «پل» و «جیمی» ماموریت داده شده تا برای گرفتن یک مار سمی از پاسیوی یک مرد، به خانه‌ی او بروند. یک مار زنگی هیولا‌مانند ماقبل‌تاریخی! دو متری در انتظار روبرو شدن با آن‌هاست.

در ادامه‌ی برنامه «جیمی» زمان بیشتری را با دوست‌دخترش می‌گذراند، اما آیا «پل» از این موضوع سرخورده می‌شود؟

 
قسمت 13 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، «پل» با این واقعیت روبرو می‌شود که پس از پنج سال که زندگی‌اش را صرف بنا کردن «تمساح‌بان» برای نجات تمساح‌ها کرده، حالا ادامه‌ی کار او در پارک و ذخیره‌گاه طبیعی «Everglades Holiday»، احتمالا دیگر ممکن نخواهد بود.

از طرفی در حالی که در فلوریدا برای «جیمی» دیگر خانه‌ای وجود ندارد، او در می‌سی سی پی یک مزرعه‌ی تمساح پیدا می‌کند، اما «پل» برای طی مسافتی بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر و کارکردن برای شخصی دیگر، انگیزه‌ی زیادی ندارد.

در حالی که زمان به سرعت سپری می‌شود و هیچ‌گونه راه حل فوری وجود ندارد، «پل» باید تصمیم بگیرد که پس از پنج سال، آینده‌ی پسران «تمساح‌بان» چه خواهد شد.

 
قسمت 14 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، پیش از آنکه «پاول» و «جیمی» در خانه‌ی جدیدشان در «می‌سی‌سی‌پی» مستقر شوند، با یک تماس هولناک درباره‌ی یک تمساح روبرو می‌شوند.

در ادامه آنها پس از پنچر شدن تایر ماشین‌شان در جاده‌ی فرعی، به سرعت در می‌یابند که گرفتن تمساح در می‌سی‌سی‌پی با گرفتن تمساح در فلوریدا کاملا متفاوت است.

گرفتن تمساح در آبهای تیره‌ی مرداب، جان پسران «تمساح‌بان» را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. در‌‌ همان حال آن‌ها مجبور هستند تا پیش از شروع برنامه‌ی کشتی با تمساح، در گرمای شدید کارهای لازم را انجام دهند.
 

قسمت 15 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، «پل» و «جیمی» یک تمساح خشمگین غریب و عجیب با چشم‌هایی زامبی مانند را نجات می‌دهند. آن‌ها به محض آنکه متوجه می‌شوند او نابینا و مریض است او را برای بهبودی به مزرعه حیوانات بازمی‌گردانند اما نگران هستند که شاید دیگر زنده نماند.

در ادامه‌ی برنامه در نیزار «جیمی» با یک مار زنگی کشنده روبرو می‌شود. در حالی که بیشتر وقت پسران «تمساح‌بان» صرف گرفتن مارهای سمی و تمساح‌های خطرناک شده، زمان نمایش کشتی با تمساح هم فرا می‌رسد و اشلی مدیر جدید برنامه‌ها می‌خواهد مطمئن شود که همچنان جمعیت کافی در این برنامه حضور خواهد داشت.
 

قسمت 16 : در این قسمت از برنامه تمساح‌بان، پسر‌ها به دنبال پیداکردن یک تمساح افسانه‌ای غول پیکر با طول ۴/۵ متر هستند. پس از جست‌و‌جوی فراوان در مرداب‌ها و جاهای دیگر، آن‌ها زنی را پیدا می‌کنند که می‌گوید یک تمساح غول‌پیکر را در ملکش دیده. پسران تمساح‌بان، تصور می‌کنند که آن‌ها خواهند توانست این جانور افسانه‌ای را پیدا کنند اما به سرعت متوجه می‌شوند که این کار بزرگی است که آن‌ها به تنهایی از عهده‌ی انجام‌اش برنمی‌آیند.

در ادامه‌ی برنامه «کریس» می‌خواهد با «پل» بر سر هدف‌گیری مبارزه کند تا مشخص شود کدامیک از آن‌ها توانمند‌تر است
 

قسمت 17 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح بان»، شاهد هستیم که پس از آنکه «پل» و «جیمی» گروهی از تمساح‌ها را نجات می‌دهند و آنها را معرفی می‌کنند رقابتی میان تمساح‌های وحشی و خشمگین می‌سی‌سی‌پی، با تمساح‌های «پل» از فلوریدا آغاز می‌شود. بعضی اعتقاد دارند که آنها گونه‌های بهتری هستند!

برای پایان دادن به این لاف زدن‌ها و اثبات اینکه آنها در اشتباه هستند «پل» درخواست می‌کند تا یک کارشناس به آنجا بیاید. از طرف دیگر با وجود برنامه‌های کاری «جیمی»، سارا احساس تنهایی می‌کند.
 

قسمت 18 : این هفته در برنامه‌ی «تمساح‌بان» وقتی که تمساح‌های وحشی «می‌سی‌سی‌پی» شروع به مبارزه با تمساح‌های فلوریدایی «پل» می‌کنند، «آلن» و «کورتیس» اصرار دارند که آن‌ها گونه‌های بهتر و قوی‌تری هستند. برای خاتمه دادن به این بحث‌ها، «پل» از یک کار‌شناس دعوت می‌کند تا به آنجا بیاید و نشان دهد که آن‌ها اشنباه می‌کنند.

از طرف دیگر «جیمی» مشغله‌های زیادی دارد و این باعث می‌شود تا سارا احساس ناراحتی و سرخوردگی کند زیرا او احساس می‌کند که نادیده گرفته شده.

 

قسمت 19 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، پسر‌ها همه‌ی توجه خودشان را روی گرفتن تمساح‌های خطرناک مزاحم متمرکز کرده‌اند. این هفته در جست‌و‌جوی موجود افسانه‌ای باتلاق‌ها خواهیم بود؛ جانداری اسرارآمیز که نیمه انسان و نیمه تمساح است. اما کجا می‌توان این موجود را پیدا کرد؟
 

قسمت 20 : در این قسمت از برنامه‌ی «تمساح‌بان»، یکی از پسران تمساح‌بان با عجله به فلوریدا بازمی‌گردد تا پیشنهادی ارائه کند که آن‌ها بتوانند به زمین‌های باتلاقی «هالیدی پارک» بازگردند.

در ادامه‌ی برنامه و هنگامی که پسر‌ها دست به ماجراجویی برای انداختن عکس با تمساح‌های درنده می‌زنند، اوضاع خطرناک و بد‌تر می‌شود.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *