تمدن باشکوه اتروسک : یک دکتر ایتالیایی در سال ۱۸۷۰ بر آن شد تا از اسرار یک شهر افسانهای تمدن اتروسک رمزگشایی کند؛ اتروسکها مردم اسرارآمیزی بودند که رومیها همواره سعی کردند آنها را از تاریخ حذف کنند و دلیلش هم این بود که در مقایسه با تمدن باشکوه اتروسک، آنها در حاشیه بودند. «ایزیدورو فالکی» (Isodoro Falchi) به شکلی غیرمنتظره و با پیدا شدن یک سکه، تصمیم گرفت از آخرین شهر اتروسکها، «وتولونیا» (Vetulonia)، بازدید کند؛ مجموعه شهرهایی که مدت هزار سال-تا پیش از نادپدید شدن این قوم در حدود سال ۵۰۰ میلادی- در تپههای منطقهی زیبای «توسکانی» ایتالیا وجود داشتند.از آنجا که اتروسکها معابد خود را با نقاشیهایی از خانههایشان میآراستهاند، ما امروزه میدانیم که دقیقا سبک زندگی آنها چگونه بوده است. با توجه به همین آثار باستانی برجا مانده است که ما اکنون میدانیم که آنها از ابزار آهنی استفاده میکردهاند، شهرها را با معابد سنگی میساختهاند و در خانههای تراس دار همراه با استخرهای کوچک داخلی زندگی میکردهاند. زندگی آنها بر اساس رفاه، لذت دوستی، علاقهی سالم به روابط جنسی و همچنین برابری جنسیتی بوده است. اما اگر به نظر میرسد تمام اینها بیش از اندازه برای آن دوران خوب بوده است باید دانست که اتروسکها یک ویژگی بارز و منحصربهفرد دیگر نیز داشتهاند: آنها سقوط خود را پس از هزار سال پیش بینی کرده بودند! رومیها از اینکه تحت تاثیر تمدنی باشند که هیچ کس آن را نمیشناسد بسیار خوشحال و راضی بودهاند. آنها تمدن خود را با دستاوردهای اتروسک بنا کردند و در شهر رم، سیستم فاضلاب را دقیقا مانند اتروسکها ساختند. در دوران «فالکی» مسئولان باستانشناسی ایتالیا تمایلی نداشتند تا اکتشافات او را دربارهی تمدن اتروسک به رسمیت بشناسند و آن را بخشی از تمدن روم تلقی میکردند. اما امروزه کارشناسان ژنتیک ثابت کردهاند که حق با او بوده. آنها کشف کردهاند که ساکنان فعلی «کامپیلیا ماریتیما» – که زمانی «وتولونیا» خوانده میشد- از تبار اتروسکهای قدیمی هستند و بدین ترتیب آنها دومین معما را نیز حل کردند:اجداد اصلی اتروسکها از ایتالیا نبودهاند بلکه از آسیای صغیر و ترکیه فعلی آمده بودند. با اکتشافات اخیر «Simona Rafanelli» و «Sylvia Guideri» ما اکنون از حقیقت دیگری نیز باخبریم: رومیها همیشه وانمود میکردهاند که اتروسکها هرگز وجود نداشتهاند و اتروسکها سقوط خودشان را پس از هزار سال دقیقا پیش بینی کرده بودند. امروزه باستانشناسان کشف کردهاند که اتروسکها و رومیها برای مدت طولانی با سازگاری و هماهنگی در کنار همدیگر زندگی میکردهاند، خدایشان یکی بوده و همه اینها پیش از تبدیل شدن روم به یک امپراتوری و ابرقدرت در دوران باستان بوده است.
برجهای معبد مشهور آنگکور : برجهای معبد مشهور آنگکور «وت» در کامبوج از عجایب جهان هستند.اما عدهی کمی میدانند که اینها تنها بخشهای قابل مشاهدهای از بزرگترین شهر روی زمین پیش از دوران صنعتی هستند، پیش از آنکه توسط جنگلها بلعیده شود.این شهر قلب امپراتوری خمر بود؛ شهری در مقیاس عظیم با جمعیت بیش از یک میلیون نفر و شبکهی عظیمی از کانالها و مخازن غولپیکر (که به تنهایی به اندازهی شهرهای بزرگ بودند)؛ جایی که برای شهروندان آب آشامیدنی فراهم میکرد، دارای وسایل حملونقل و آیین عبادت یا مذهب ویژه بود.باستانشناسی مدرن تنها با استفاده از عکسبرداری ماهوارهای توانسته نقشهی کامل شهر را تهیه کند و دلایل سقوط آن را کشف کند. بزرگ شدن بیش از اندازه و تغییرات اقلیمی از مهمترین دلایل سقوط این شهر بودند.با از بین رفتن این شهر همهی تلاشهایی که زمانی برای حفر کانال و جاری کردن آب در آنها برای سیراب کردن خدایان آب انجام شده بود همه بیهوده شدند و پس از آن بزرگ ترین شهر روی زمین به حال خود رها شده بود.در این برنامه به لطف باستانشناسی مدرن از اسرار این تمدن شگفتانگیز پرده برمیداریم و از اسرار بناهای غولپیکر، چگونگی کارکرد اقتصادی این شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر و چرایی سقوط آن آگاه میشویم.
غواصی در تاریخ : «آلفرد مرلین» برای کشف آثار باقیمانده از تمدن روم در تونس مشغول حفاری بود که غواصها بقایای ستونهای سنگی شگفتانگیزی را در نزدیکی سواحل مدیترانه کشف کردند. آیا آنجا شهر افسانهای «آتلانتیس» بود؟ اما هنگامی که این آثار هنری بینظیر رومی از دست «مرلین» بیرون آمد، به کشف شگفتآور دیگری منجر شد: این آثار در حقیقت بقایای یک کشتی غرق شده رومی بودند. آنها میدانستند که مدیترانه شاهراه ارتباط و حملونقل در دنیای باستان بوده زیرا تنها راه کارآمد حمل و نقل سریع کالاهای بسیار سنگین در طول امپراتوری روم، از راه دریا بوده. اما هنگامی که تاجران سودجو و حریص بیش از اندازه کشتیهایشان را بار میکردند، با فاجعه روبرو میشدند؛ فاجعهای که برای باستانشناسان دوهزار سال پس از آن یک هدیه به شمار میرفت. اگر باستانشناسی موفق شود کشف کند که مقصد این کشتیها کجا بوده و چه چیزی را حمل میکردهاند، میتواند از سراسر دنیای باستان رمزگشایی کند. البته در این رابطه دیسیپلینهای جدیدی که «آلفرد مارلین» به وجود آورد منجر به ایجاد یک شاخهی جدید در باستانشناسی شد: باستانشناسی دریایی؛ که در ابتدا کاری بود بینهایت طاقتفرسا و خطرناک. غواصها با لباسهایی دستوپاگیر و کلاههایی سنگین و پمپهای هوا، برای کاوشهای باستانی در زیر دریا با خطرات زیادی روبرو بودند. بسیاری از آنها مجبور بودند رنج زیادی را تحمل کنند و برخی از آنها هم غرق میشدند. اما پاداش این سختیها ارزشمند بود: کشف راهای تجاری برای حمل و نقل مصالح ساختمانی و اشیاء تجملی در مسیری به طول صدها کیلومتر در دریا که به منظور بنای مستعمرههای جدید روم بهکار گرفته میشدند. در این برنامه با پیشگامان عرصه باستانشناسی دریایی در زمان «مرلین» و جانشینان او درزمان معاصر- که با روشهایی مشابه وگاه حتی چالشهایی مشابه روبرو هستند- آشنا میشویم.