فلوریدا : فلوریدا در ایالات متحده با آن آفتاب داغ، همیشه مکان خوبی برای استراحت و دوران بازنشستگی افراد مسنی بوده که می‌خواهند بقیه عمرشان را در آرامش بگذرانند. بنابراین این‌جا بهترین مکان برای مقصد بعدی پسر است تا مامان هفتاد و یک ساله‌ی ایرلندی خودش را با چالش‌های جدید دیگری روبرو کند. این بار هم پسر برنامه‌ریزی کرده تا نهایت توانایی‌های مامان را امتحان کند. تجربه‌های جدید مامان در این سفر عبارتند از: قطار هوایی، جت اسکی با قدرت بالا، کشتی گرفتن با تمساح، اکروبات بازی هوایی و اما از همه خطرناکتر تجربه‌ای است که باعث می‌شود مامان به شدت غافلگیر شود!
مراکش :
آفریقای جنوبی : چهارده سال پیش بود که « Baz Ashmawy » که یک مجری تلویزیونی است کوله‌بارش را بست تا به دور تایلند سفر کند؛ او پس از انجام این سفر در نهایت در حالی که نقش خال‌کوبی بودا را با خود به یادگار آورده بود به خانه‌اش در دوبلین بازگشت. حالا او می‌خواهد به «سرزمین لبخند‌ها» بازگردد، اما این بار به همراه مامان هفتادویک ساله‌اش! هدف او از این سفر آن است که مامان را با چالش‌های سخت دیگری روبرو کند و توانایی‌های مامان را در مواجهه با آن‌ها آزمایش کند یعنی در حقیقت پسر می‌خواهد ببیند که آیا مامان بالاخره تسلیم می‌شود یا این که باز هم از پس مواجهه با شرایط غیرمنتظره‌ی جدید بر‌می‌آید! مامان از غذاهای خارجی، هوای مرطوب و شلوغی متنفر است، برای همین هم به نظر می‌رسد که بانکوک مکان خوبی برای شروع ماجراجویی‌های آنهاست! پسر می‌خواهد مامان را به یکی از بزرگترین کاباره‌های بانکوک ببرد و اگر او از این کار موفق بیرون آمد، برای تسلیم کردن‌اش چالش سخت‌تری پیش پایش می‌گذارد: گذر از یک تنداب در رودخانه با قایق؛ کاری که انجام‌اش داشتن مهارت و هم‌چنین ترفندهای خاصی می‌طلبد. روبرو شدن با فیل آسیایی در جنگل «چیانگ مای» و همین‌طور یادگرفتن روش‌های ظریف سوراخ کردن نوک پستان و استفاده از پسر برای تمرین آن، از چالش‌های دیگری است که مامان می‌خواهد از عهده‌ی آن‌ها هم برآید؛ پس باز هم: زنده باد مامان!
کامبوج :
تایلند :
لس آنجلس و لاس‌وگاس : در این قسمت « Baz Ashmawy »، مامان هفتاد ساله‌اش را به لاس‌وگاس و لوس‌آنجلس می‌برد. این پسر تصمیم گرفته توانایی‌های مامان‌اش را تا آخرین حد ممکن امتحان کند، برای همین در این سفر، او با کسانی که مجرمان خطرناک و فراری را دستگیر می کنند، در ماموریت شکار آن‌ها همراه می‌شود. آزمایش بعدی چیزی است که مامان از آن متنفر است. اجرای حرکت‌های نمایشی با ماشین توسط اسطوره‌ی هالیوود، و سپس یک جلسه‌ی فریاد کشیدن، که باعث شود خشم درونی او بیرون بریزد! با وجود همه‌ی این کارها هنوز مامان خم به ابرو نیاورده، برای همین «باز» تصمیم گرفته تا مامان را در یک مبارزه‌ی جدید مجبور کند از یک هواپیما در ارتفاع بسیار زیاد پنج هزار و پانصد متری با چترنجات به بیرون بپرد!
