همسایه ی عیّاش : بعد از اینکه شوھر یک زن به طور ناگھانی می میرد، ھدف آزارھای ھمسایه عیّاش خود قرار می گیرد. زمانیکه برادرشبرای محافظت از او به خانه اش می آید، با ھمسایه مزاحم درگیر می شود و جنگ بین آنھا تنھا با خونریزی تمام می شود.
غیبت مرموز : یک زوج آپالاچیایی زمانی که متوجه می شوند ھمسایه شان بعد از ده سال غیبتی مرموز برگشته اند، بینھایت خوشحال میشوند. اما ھمسایه آنھا خیلی عوض شده اند، تغییری که منجر به ترس، وحشت، آزار و اذیت بی پایان میشود و در نھایت با خونریزی پایان می یابد.
همسایه : رابطه یک مادر مجرد و ھمسایه تعمیرکارش به خوبی پیش میرود تا اینکه مرد جدیدی وارد زندگی او می شود و ھمسایه اش ھم ۵٠ سگ را برای نگھداری به خانه می آورد. کم کم تھمت ھا به تھدید و تھدیدھا به حمله تبدیل می شوند و در آخر ھم درگیری ھا به یک پایان خونین ختم می شود.
پایانی مرگبار : یک آتش نشان از کار افتاده خودش را کلانتر محله میداند، بر کارھای ھمسایه ھا نظارت دارد و جرائمی از قبیل صداھای بلند وق را منع می کند. اما در یک جشن تولد، مشکلات به اوج می رسد و در نهایت به تیراندازی و جاری شدن ّلا یا سگ ھای بدون ده خون در خیابان ختم می شود.
تیراندازی : یک زوج که از زندگی شلوغ شھری به حومه شھر پناه آورده اند، به زودی درگیر اختلافاتی با صاحبان اسلحه فروشی آنطرف خیابان می شوند. ویدیو ھای تھدید آمیز دوطرفه، درگیری و خصومت ھا در نھایت به تیراندازی و خونریزی ختم میشود.
وسطی : اسپنسر نیوکامر ماھھا با ھمسایه خود دیوید وینترمایر درگیری داشت. علت اصلی اختلاف این دو ھمسایه یک انباری مملو از موریانه در حیاط خانه نیوکامر بود. دیوید وینترمایر معتقد بود که این انباری باید خراب شود. آنھا ھفته ھا بر سر این انباری و سگھا با ھم بحث می کردند. یکی از ھمسایه ھا به یاد می آورد یک روز دیو به حدی عصبانی بود که یک دسته ھیزم را در حیاط پشتی اسپنسر نیوکامر به ھم زده و زمین ریخته. ھیچ کس حتی حدسش را ھم نمی زد مشکلاتی که در آن زمان باعث سرگرمی ھمسایه ھا شده بود، برای یک نفر چنین عاقبتی داشته باشد
دیوانگی : یک مدیر اجرایی پولدار زمانی که به ھمسایه ھایش اجازه نمی دھد به زمینھای وسیع او دسترسی داشته باشند، با آنھا دچار مشکل میشود. اما یک تعمیرکار محلی برای باز نگه داشتن جاده و قابل دسترس بودن راھھا برای ھمه، با او درگیر می شود. جنگی که عاقبت آن مرگ یکی از این مردھا را به ھمراه دارد.
نقطه ی جوش : دو زن که در یک آپارتمان ھمسایه اند، خیلی زود با ھم صمیمی می شوند، اما دوستی آنھا به یک دشمنی خونین تبدیل می شود. با به میان کشیده شدن پای خواھرھای آنھا، آتش خصومت بالا می گیرد و این درگیری با خشونتی غیرقابل باور و ترسناک پایان می پذیرد.
تشنج : یک زوج که پسرشان را به طرز غم انگیزی از دست داده اند، از آمدن ھمسایه جدیدشان که دو پسر دارند، بینھایت خوشحال میشوند. اما رابطه خوب آنھا دوامی پیدا نمی کند و به درگیری، اتھام و در نھایت یک تیراندازی کشنده منجر می شود.
دشمنی :دو ھمسایه دیوار به دیوار رابطه خوبی دارند تا اینکه سگ یکی، دختر و نوه دیگری را می ترساند. خیلی زود جنگ بزرگی بین آنھا در میگیرد که درنھایت به مرگ یکی از آنھا و دستگیر شدن مرد دیگر منجر می شود.