در این قسمت از برنامهی «آشپزی؛ از دکه تا رستوران»، با «لئون» آشنا میشویم. او در یک برگرفروشی اشتراکی کار میکند که مواد غذایی مخصوص در غذاهاشان استفاده میکنند. از جمله این غذاهای مخصوص میتوان به برگرهایی که روی آن را سس مایونز با طعم «بیکن» و تکههای ترد و سرخ شدهی «بیکن» پوشانده، اشاره کرد.
او میگوید که آشپزهای برتر مانند ستارههای راک هستند. «لئون» با وجود داشتن شش ماه تجربه، تصور میکند شرایط لازم را برای تبدیل شدن به یک آشپز عالی- البته در طول یک سال- دارد.
اما پیش از هر کار دیگری او ابتدا باید زیر نظر «کلود بوسی»، ۴۳ ساله و سرآشپز یک رستوران جهانی «میشلن استار» در «میفر» در قلب لندن، کارآموزی کند. منوهای او با قیمت حدود صد پوند عرضه میشوند و شامل مرغی که از ذرت تغذیه کرده، خرچنگ، ترخون و همچنین گوشت کباب شدهی گوساله همراه با قارچ قیفی، بادام و زردآلو است.
دورهی کارآموزی «لئون»، با ساعتها کار متمادی و فشار بیامان آغاز میشود و او با مشکلات زیادی مبارزه میکند: او در آنجا خیلی جدی گرفته نمیشود و در حاالی که کار رستوران در جریان است، نمیتواند صحبت کند. مشکل دیگر، موارد از پیش برنامهریزینشده هستند.
برای کمک به آماده شدن هرچه بیشتر «لئون»، «کلود» او را به رستوران و بار برادرش میفرستد تا در آنجا با وظیفهی آماده کردن بشقاب غذای از پیش طراحیشده، دستوپنجه نرم کند.
او دو ساعت زمان دارد تا یک بشقاب غذا آماده کند و همینطور برای درست کردن یک کیک خرچنگ تصمیم بگیرد. اما پس از دیدن نتیجهی کار، سرآشپز «کلود» هم از غذا و هم از شیوهی نگرش شاگردش به آشپزی ناامید میشود و با او به طور جدی اتمام حجت میکند!
«لئون» تنها یک هفته فرصت دارد تا به «کلود» ثابت کند که شایستگی کار کردن در یکی از بهترین رستورانهای اسپانیا را دارد؛ اما آیا او موفق میشود؟