رشید مخلوفی و تیم اف.ال.ان : رشید مخلوفی، بازیکن تیم ملی فرانسه، کسی که در جریان جنگ الجزایر در سال ۱۹۵۸ تصمیم می‌گیرد به فعالیت زیرزمینی رو آورده و با تشکیل تیم اف.ال.ان مردم کشور خود را به دفاع از الجزایر تشویق کند. رشید مخلوفی در اواخر دهه‌ی ۵۰ تصمیم می‌گیرد تیم ملی فرانسه را رها کرده و به عنوان رئیس یک تیم فوتبال برای استقلال الجزایر مبارزه کند.
دیدیه دروگبا وجنگ داخلی ساحل‌عاج : دیدیه دروگبا در مقابل رئیس‌جمهور ساحل‌عاج، باگبو، ایستاده و به عنوان کاپیتان تیم ملی با دعوت طرفین درگیری به صلح، برای پایان دادن به جنگ داخلی کمک می‌کند. این برنامه داستان دیدیه دروگباست، کسی که در سال ۲۰۰۴، در بحبوحه‌ی جنگ داخلی ساحل‌عاج هشدارهای باشگاه و مدیران برنامه‌ی خود را نادیده گرفته و با درخواست از همه‌ی طرفهای درگیر برای اتحاد، خواستار خلع‌سلاح طرفین درگیر در جنگ می‌شود.
کارلوس کازلی و سرنگونی آلنده : کارلوس کازلی، فوتبالیست شیلیایی دوست نزدیک سالوادور آلنده بوده و توسط ژنرال پینوشه تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرد. این برنامه داستان کارلوس کازلی را روایت می‌کند، یکی از معدود فوتبالیست‌های سطح‌بالایی که در سال ۱۹۷۳ علناً در مقابل پینوشه‌ی دیکتاتور می‌ایستد.
سوکراتس و دموکراسی کورینتیانس : سوکراتس؛ بازیکنی اسطوره‌ای که در اوایل دهه‌ی هشتاد میلادی به همراه لولا برای دموکراسی بازی می‌کند. این برنامه داستان سوکراتس برزیلی را روایت می‌کند، کسی که در اوایل دهه‌ی هشتاد، در بحبوحه‌ی دیکتاتوری در کشورش، تمامی مسابقات کورینتیانس را به یک میتینگ سیاسی برای هواداری از دموکراسی تبدیل می‌کند.
پدراگ پراسیچ و محاصره‌ی سارایوو : این برنامه داستان پدراگ پراسیچ را روایت می‌کند، بازیکن تیم ملی یوگسلاوی که در دهه‌ی ۹۰ میلادی تصمیم می‌گیرد در سارایووی تحت محاصره، یک مدرسه‌ی فوتبال چندقومیتی تأسیس کند. ستاره‌ی باشگاه اشتوتگارت تصمیم می‌گیرد در سارایووی تحت محاصره باقی مانده و به جای بازگشت به باشگاه خود در اروپای غربی، مدرسه‌ی فوتبالی تأسیس کند که جوانها با ادیان مختلف بتوانند در آن آموزش ببینند.
